بازی درمانی
تعریف بازی درمانی
بازیدرمانی یعنی هنر ارتباط با کودکان و البته بزرگسالانی که قادر به بیان و تفسیر احساسات خود نیستند. حدود ۶۰ سال است که متخصصان و درمانگران از بازی و راههای درمانی آن برای بهبود وضعیت افراد استفاده میکنند؛ و در طول این مدت این روش درمانی (بازیدرمانی) بسیار مورد توجه و استقبال قرار گرفتهاست.
بازیدرمانی یک علم است که فرد از طریق آن روح و احساس خود را از ضربهها و فشارهایی که او را آزرده کردهبودند؛ رها میکند تا بتواند به جستجوی راهحل مشکلات خود بپردازد.
قدرتهای درمانی بازی
بازی فقط یک سری حرکات کنترول شده و قانونمند که باعث سرگرمی میشود نیست؛ بلکه بازی برای کودکان میتواند زندگی باشد. و حتی فراتر از آن بازی برای کودک مانند نفس کشیدن حیاتی است.
بازی از گذشتههای دور؛ از زمانی که تاریخ ثبت میشدهاست وجود داشته و در اشکال گوناگون خود را نشان میدادهاست.
اهمیت بازی و بازی درمانی برای انسان مثل اهمیت تغذیه و خواب برای بقیه جانداران است.
شبیهسازیهای حسی و فیزیکی که در حین بازی صورت میگیرد به مدارهای مغز کمک میکند و مانع از دست رفتن نورون ها میشود.
کودک در اتاق گرم؛ صمیمی؛ امن و حمایت کنندهی بازی درمانی نگرانی ها و ترسها؛ اضطراب ها و آشفتگی هایش را بروز می دهد؛ و این تجربهای است که نمی توان با صحبت کردن مستقیم با کودک به دست آورد.
در واقع اسباب بازی ها کلمات کودک هستند؛ بازی کلام کودک میشود و احساس او را منعکس میکند و سطح درک درمانگر از مشکلات کودک به مراتب افزایش مییابد.
بازی از قدرتهای درمانی برخوردار است که گاهی میتواند آیندهی یک کودک را تعقییر دهد و باعث شود که او زندگی سالمتری را تجربه کند.
شفر در سال ۱۹۹۹ اولین کسی بود که قدرتهای درمانی بازی را توضیح داد. او ۲۲ عامل درمانی را برای بازی شناسایی کرده که در ادامه آنها را توضیح خواهم داد.
۱ – ابراز حالات فردی: کودکان در بازی احساس راحتی بیشتری دارند؛ و در مقایسه با بیان واژهها خیلی بهتر در بازی احساسات و افکار خود را به صورت خودآگاه بروز می دهند. مؤثرترین و قدرتمندترین وجه بازی قدرت آن در برقراری رابطه است.
۲ – دسترسی به ناخودآگاه: کودک در محیط بازی درمانی شروع به تعقییر کردن میکند و آرزوها و اشتیاق های درونش را کشف میکند و آنها را تبدیل به بازی می کند.
۳ – آموزشهای مستقیم و غیرمستقیم: بازی درمانی این امکان را فراهم میکند که فرد مشکلات مربوط به مهارتها و آگاهی هایش را با استفاده از آموزش های مستقیم برطرف کند؛ به عنوان مثال وقتی که با استفاده از عروسکها ایفای نقش های مربوط به مهارت های اجتماعی را به کودک میآموزید؛ احتمال بیشتری وجود دارد که او این آموزهها را در موقعیتهای اجتماعی مختلف به یاد بیاورد.
از طرفی وقتی برای کودک قصه می گویید کودک را وارد یک بازی خیالی دو جانبه کردید؛ و به صورت غیر مستقیم به او میآموزید که چگونه راهحلی برای مشکلات خود پیدا کند.
بازی ها و سرگرمی های مختلف باعث افزایش توجه کودکان میشود و انگیزهی آنان را برای یادگیری بیشتر میکند.
۴- تخلیهی هیجانی: کودکان با استفاده از بازیها تجربیات پر از تنش خود را بازآفرینی و رها می کنند و به این طریق احساس میکنند که بر مشکلات خود تسلط دارند.
کودک از طریق بازآفرینی مکرر بازی قادر می شود که به تدریج مسائل را از نظر ذهنی و روحی هضم کند.
بازی پس از ضربه میتواند به طور مؤثری برای مقاصد درمانی استفاده شود؛ و در واقع مفیدترین راه برای ایجاد تعقییرات درونی در کودکان خردسال آسیب دیده است.
۵- مصونیت در مقابل تنش: ترس از رویدادهای پر تنش آینده مثل آغاز مدرسه یا تولد یک نوزاد جدید در خانواده؛ می توانند با تمرین کردن این موقعیت ها از قبل کاهش پیدا کنند. با استفاده از اسباببازیهای گوناگون کودک درمییابد که باید در موقعیتهای مختلف انتظار چه چیزهایی را داشته باشد.
با استفاده از عروسکها می توان مهارت های سازش با نقش را برای کودک ایجاد کرد؛ با این کار مسائل ناآشنا برای کودک تبدیل به مسائل آشنا میشود که در مواردی باعث میشود ترس کودک از بین برود و یا تا حد زیادی کاهش داشته باشد.
۶- شرطی سازی متقابل احساسات منفی: دو وضعیت ناهمگون درونی نمی توانند به صورت همزمان وجود داشته باشند؛ به طور مثال اضطراب و آرامش نمیتوانند همزمان در درون یک فرد وجود داشته باشند.
اگر کودکی از تاریکی میترسد قایمباشک باز در یک اتاق تاریک به او کمک می کند بر ترسش از تاریکی فائق آید. یا بازی با وسایل پزشکی میتواند به طور مؤثری بر کاهش ترس کودک از محیط های درمانی مثل بیمارستان اثرگذار باشد.
بازی درمانی کودک را از یک حالت منفعل وارد نقشی فعال می کند؛ و همچنین بازی درمانی ابزار بسیاری مکانیسمهای تدافعی مثل فرافکنی و همانندسازی را تسهیل میکند.
۷- تخلیهی ذهنی: این توع تخلیهی هیجانی باعث آزادسازی و یا به سرانجام رسیدن مسائل آزاردهندهی گذشته میشود که به نوعی محدود یا دچار وفقه شده اند.
در این نوع از بازی درمانی با فعالیت هایی مثل ترکاندن بادکنک؛ گریه کردن و یا ضربه زدن به کیسه های پلاستیکی تخلیهی احساسی صورت میگیرد.
۸- تأثیر مثبت بازی درمانی: هنگام بازی کودکان و بزرگسالان احساس اضطراب و افسردگی کمتری دارند و فعالیت های لذتبخشی که در خلال بازی به آن ها میپردازند باعث کاهش احساس پریشانی می شود و این موضوع میزان رضایت آنها را افزایش میدهد.
بازی و نشاط و خنده مثل پادزهری برای افسردگی و اضطراب عمل میکند و همچنین میتواند سیستم دفاعی بدن را تقویت کند.
۹- جهت دهی تمایلات ناخوشایند: بازی درمانی باعث می شود تحرکات غیرقابل قبول جهت دهی شده و فعالیت های مناسب جایگزین آنها شود. به عنوان مثال کودکی که کمی پرخاشگر است و ممکن است به دیگران آسیب برساند با تمرین می تواند احساسات منفی خود را در بازیهایی مثل ورزش های رقابتی تخلیه کند.
۱۰- بهبود ارتباطات و تعلق خاطر: بازی باعث تسهیل ایجاد وابستگی مثبت بین والدین و کودک میشود.
در طول جلسات هدایت همزمان والد و خود کودک؛ میتواند باعث میشود که آنها تجریبات احساسی مثبتی با یکدیگر داشته باشند. بازی درمانی منجر به ایجاد رابطهی پرورشی میشود که کودک در آن احساس امنیت می کند؛ و در محیط خانواده اعتماد به نفسش رشد کند.
۱۱- قضاوت اخلاقی: پیاژه برای اولین بار به این نکته اشتره کرد که ایجاد نقشهای مختلف در بازی و عدم نظارت یک فرد بزرگسال در بازی آنها؛ یک تجربهی حیاتی و لازم برای رشد و بلوغ کودک است.
تجربهی بازی به کودکان کمک میکند از مراحل اولیهی حقیقتهای اخلاقی فراتر روند و به این شکل این مسائل برای آنها تبدیل به اخلاقیاتی میشود که بر پایهی اصول و همکاری برابری بنا شدهاست. ( پیاژه ۱۹۳۲؛ شفر ۱۹۹۹)
۱۲- همدلی: کودکان از طریق ایفای نقشهای مختلف در بازی درمانی میتوانند ظرفیت همدلی و انتقال فکری را در خود ایجاد کنند؛ یعنی قادر میشوند مسائل را از دیدگاه افراد دیگر ببینند که این موضوع باعث ایجاد حس نوعدوستی و رعایت حال دیگران و اجتماعی بودن؛ در آنان افزایش یابد.
۱۳- قدرت کنترول: کودکان در هنگام بازی احساس قدرت کرده و همه چیز را تحت تسلط خود میبینند. آنها میتوانند بازی را طوری طراحی کنند که ملابق با خواستهها و آرزوهایشان باشد.
کودک در جلسات بازی درمانی توسط بازی با وسایل مختلف نشان میدهد که بازی و فرآیند درمان باید چگونه و با چه چیزی ادامه پیدا کند.
۱۴- توانمندی و احساس کنترول فردی: بازی این فرصت را برای کودکان ایجاد میکند که آنها دنیای جدیدی را خلق کنند ؛ کودک در این دنیای خیالی ترغیب میشود توانمندیها و حس اعتمادبه نفس خود را بالا ببرد.
کودک با شرکت در بازیها از طریق تفکر و عمل؛ کنترول فردی را یاد میگیرد و میتواند از این آموختهها در موقعیتهای و محلهای مختلف اجتماعی مثل مدرسه و خانه؛ استفاده کند.
۱۵- احساس خود بودن: کودک از طریق بازی و رویکردهای کودک-محور اقدام به پذیرش خود میکند و این امکان برای آنها فراهم میشود تا بدون ترس از قضاوتهای دیگران؛ خودشان باشند.
درمانگر از طریق تفسیر بازیهای کودک تبدیل به آیینهای میشود که کودک به واسطهی او احساسات و افکار خود را به خوبی درک کند و یک حس خودآگاهی در او ایجاد شود.
بازی کودک در حضور فرد بزرگتری که با کودک صمیمی است؛ میتواند فرصتی فراهم کند که تجربیاتی در آن به وجود میآید که عمق مفهوم آنچه به آن ( خود حقیقی فرد) گفته میشود؛ شکل بگیرد.
۱۶- پیشرفت و تسریع رشد: سطح پیشرفت کودکان در بازی میتواند بسیار فراتر از دستاوردهای رایج در کودکان سنین پش از دبستان باشد. در عملکرهای فکری؛ آنها خصوصیاتی را از خود نشان می دهند که مربوط به دورههای بعدی زندگی است.
ویگوتسکی(۱۹۶۷) مشاهده کرد کودکان در هنگام بازی عملکردی فراتر از میانگین سنی و رفتارهای روزانهی خود دارند.
۱۷- حل کردن مشکلات همراه با خلاقیت: پژوهشهای متعددی نشان دادهاست بازی؛ ارتباط مستقیمی با افزایش خلاقیت و تفکر واگرا دارد.
از آنجا که در بازی درمانی خود فرآیند بازی اهمیت بیشتری نسبت به نتیجه دارد؛ کودک میتواند آزادانه و بدون ترس از مسائل بعدی به اکتشافات و ادراکات جدیدی برسد؛ که این میتواند در حل کردن مشکلاتش حتی از نوع مشکلات اجتماعی به او کمک کند.
۱۸- جبران حقیقت در دنیای خیالی: در بازی کودکان میتوانند به سرعت لذتهای جایگزین برای آرزوها و امیال خود پیدا کنند. به عنوان مثال یک کودک ترسو در بازی می تواند تبدیل به یک کودک شجاع شود.
رابینسون بازی را الزاماً به عنوان یک مکانیسم جبرانکننده میبیند و معتقد است انگیزهها و نیازهایی که نمیتوانند در دنیای واقعی بروز پیدا کنند در ددنیای تخیلات راه خود را باز میکنند.
۱۹- واقعیتآزمایی: تجریبات به دست آمده در بازی به کودک اجازه میدهد شرایط اجتماعی را تمرین کند و حقیقت را از مسائل غیر واقعی و خیالی تشخیص دهد.
کودک در هنگام بازی بین خود حقیقیاش و نقشهایی که ایفا میکند در نوسان است. و این باعث ایجاد قوهی تشخیص برای درک بهتر تفاوت بین حقیقت و خیالات در کودکان میشود.
۲۰- تمرین رفتارهای گوناگون: رفتارهای بهنجار اجتماعی مثل پرهیز از خشونت را میتوان در بازی به کودک آموزش داد.
متخصصان بازی درمانی قادرند رفتارهای جدیدی را که کودک با آنها انطباق بیشتری دارد؛ از طریق بازی و الگوسازی ارائه دهند. به عنوان مثال با استفاده از عروسک های نمایشی کودک میتواند به طور مکرر یک نقش را تمرین کند و به این وسیله میتوان از به دست آوردن یک مهارت در کودک اطمینان حاصل کرد.
۲۱- ایجاد تفاهم: یکی از مهمترین قدرتهای بازیدرمانی ایجاد تفاهم بین کودک و درمانگر است. و این موضوع زمانی اتفاق میافتد که کودک یک واکنش مثبت نسبت به درمانگر خود که به شدت علاقهمند به بازی و سرگرمی است؛ نشان میدهد.
از آنجا که کودک معمولاً با میل و رغبت به جلسهی بازی نمیآید؛ لازم است در ابتدا جذب فرآیند درمان شود و این از طریق تعامل درمانگر با کودک اتفاق میافتد.
۲۲- بازی درمانی تجویزی: هر کدام از مکاتب درمانی؛ بر یک یا چند قدرت درمانی بازی تأکید دارند.
در رویکرد تجویزی عقیده بر این است که بازیدرمانگران با کسب مهارت در به کار گیری قدرتهای شفا بخش بازی می توانند نیازهای فردی مراجعین خود را برطرف کنند.
این ۲۲ عامل از قدرتهای درمانی بازی به تفصیل در کتاب ترکیب بازی درمانی با رفتار درمانی شناختی؛ توضیح داده شدهاست.
دنیای بازی و دنیای واقعیت
کودکان در بازی به روش خاص خود به بیان احساساتشان میپردازند. در ابتدا کودک خود بازیها را انتخاب میکند و با وسایل و اسباببازیها آن را اجرا میکند و از این طریق نیازهایش را به ما نشان میدهد.
وقتی کودک به بازی مشغول میشود؛ میتوان گفت که او در دو دنیای واقعی و دنیای بازی زندگی میکند. در بازی کودک جهانی را خلق میکند که در آن حضور قدرتمند خود را تجربه می کند؛ دنیایی که کاملاً بر آن مسلط است. گاهی کودکانی که مبتلا به برخی از اختلالات مثل اوتیسم هستند با بازی بر دنیای پر هرج و مرج و آشفتهی خود تسلط مییابند.
روشهای مختلف بازی درمانی
بازی درمانی به روشهای مختلفی ارائه میشود که در اینجه به چند نوع مهم آن اشاره میشود.
۱ – بازی درمانی آزاد و هدایت نشده: این نوع از بازی درمانی بر توانمندی کودک در انتخاب اسباببازی و وسایلی که به بهترین نحوی عواطف و احساسات او را نشان میدهد تأکید دارد.
کودک از این وسایل برای کشف تجارب درونی و بیرونی و حل مشکلات بر اساس توانمندیها و زمان مورد نیاز خود استفاده میکند.
۲ – بازی درمانی هدفمند: تمامی مدلهای بازی درمانی تا حدودی معطوف به هدف هستند؛ این هدف عبارت است از انجام بازی توسط کودک و درمانگر به منظور حل کردن مواردی که برای کودک ایجاد مشکل کردهاست.
۳ – بازی دزمانی رفتاری-شناختی: کنل بازی درمانی رفتاری-شناختی را به عنوان هماهنگ سازی مداخلات رفتاری و شناختی در پارادایم بازی درمانی تعریف میکند.
در این روش هدف اصلاً این نیست که کودک مانند بزرگسال فکر کند؛ بلکه تأکید بر فراوانی درگیری کودک در فرآیند درمان است.
۴ – بازی درمانی گروهی ساختدار: در این روش ساختار جلسهی گروهی از قبل تعیین میشود. نخستین بخش جلسه با آرام سازی شروع میشود و با صرف تنقلات و بحث دربارهی موضوعی که برای همهی اعضا مهم است ادامه مییابد؛ درمانگر فعالیتها را انتخاب میکند و کنترولهای محدود و اولیه را انجام میدهد.
۱۵ دقیقهی آخر به عهدهی خود کودک قرار داده میشود تا بتواند فعالیتهای مورد نظر خود را انجام دهد.
۵ – بازی درمانی به شیوهی فیلیال: این شیوهی درمانی مداخلهای کوتاه مدت است و ترکیبی از بازی درمانی و خانواده درمانی است.
در این روش درمانگر خانواده را آموزش میدهد و بر فعالیت آنان نظارت دارد؛ والدین جلسات بازی کودک محور را با فرزندان خود تشکیل میدهند؛ اغلب این جلسات در خانه و بدون حضور درمانگر انجام میشود.
۶ – بازی درمانی به شیوهی همکاری: این شیوه مدلی ساختدار با همکاری کودک و درمانگر است؛ که در آن هرچه در اتاق بازی اتفاق میافتد؛ به کمک کودک و درمانگر ساخت داده میشود.
این روش بر اساس نظریههای ساختار اجتماعی و درمان به شیوهی گفتگو شکل گرفته است.
بازی درمانی به شیوهی همکاری این واقعیت مهم را مورد تأکید قرار میدهد که کودک تنها یک عنصر تنها و جداشده نیست بلکه بخشی از سیستم بومشناختی است.
کشف هویت کودک نیز با استفاده از پارادایم بازیهای رشدی انجام میشود.
بازی درمانی برای بزرگسالان
بازی میتواند افراد را برای لحظهای از بار فشارهای اجتماعی موجود رها کند.
به طور کلی ۴ نوع بای برای بزرگسالان وجود دارد.
بازیهای جسمی: شامل فعالیتهایی مثل فوتبال و شنا میباشد. در بازی درمانی بزرگسالان هر فعالیتی که به سمت چنین عملکردهایی جهت گیری داشته باشد در این دسته قرار می گیرد.
بازیهای همراه با دستکاری: زمانی که در هنگام بازی هدف کنترول و یا دستکاری محیط است؛ فرد در حال انچام بازی همراه با دستکاری محیط است.
بازیهای نمادین: در بازیهای نمادین است که رؤیاهای فرد بزرگسال منعکس میشود. تأتر درمانی میتواند نوعی از این بازیها باشد.
بازیهای سرگرمی و مسابقه: هنگامی که بازیهایی شامل فعالیتهای مربوط به نقش و مکالمات افراد مختلف باشد؛ میتوان ادعا کرد که مسابقه یا سرگرمی در حال انجام است. در این دسته از بازیها شطرنج و سایر بازیهایی که بر روی یک سطح انجام میشود قرار میگیرند.
کیفیت اتاق بازی
فضای محیط بازی باید به دور از عوامل مزاحم باشد؛ اتاق بازی باید فضایی کاملاً اختصاصی باشد و برای موارد دیگر مورد استفاده قرار نگیرد.
فضای اتاق بازی نباید به لحاظ درجه حرارت؛ نور؛ تهویه؛ پنجره و چشمانداز و پوشش کف مشکلی داشته باشد.
اتاق میتواند به منظور انجام فعالیتهای مختلف میتواند به قسمتهای مختلفی تقسیم شود؛
* گوشهای از اتاق باید نرم و پوشیده شده با تشک؛ پتو و بالشت باشد.
* بخشی مخصوص بازیهای خیس؛ که با ماسه و آب انجام میشود و مخصوص فعالیتهای هنری است.
* بخشی برای اسباب بازیها و بازیهایی که با استفاده از آنها انجام میشود.
* بخشی برای انجام بازیهای نمایشی
* بخشی برای انجام فعالیتهای گرافیکی که دارای میز و صندلی متناسب با قد بچهها باشد و ابزارهای مربوط به نقاشی در آن وجود داشته باشد.
* و گوشهای آرام و دنج برای قصهگویی و تعمق
تمام موارد بالا در کتاب ( بازی درمانی؛ دکتر علی صمدی) با جزئیات توضیح داده شده است.
بهداشت در بازی
در اغلب مدارس و مراکز آموزشی مدرن امکان دوش گرفتن قبل و بعد از فعالیتهای ورزشی و حرکتی وجود دارد.
اما اگر این امکان وجود نداشت نظارت بر بهداشت کودکان در موارد زیر الزامیاست.
۱ – در آوردن لباسهای رو هنگام انجام حرکات ورزشی و پوشیدن لباسهای سبک ورزشی
۲ – تهویه مطلوب محیطهای سرپوشیده
۳ – در اختیار داشتن وسایل ابتدایی کمکهای اولیه
آغاز ارتباط در بازی
در آغاز بازی درمانی بازی درمانگر کودک-محور نمیکوشد هدفهایی را تعیین کند تا کودک به آنها دست یابد. در بازی درمانی کودک کانون تمرکز است.
درمانگر باید آنچنان در رابطهاش با کودک جذب شود که هر کاری که انجام میدهد پاسخی به این رابطه باشد.
همانطور که قبلاً هم توضیخ داده شد کودک با میل خودش به جلسهی درمانی نمیآید و طبیعی است که در اولین حضور خود حالت تدافعی داشته باشد. بنابراین درمانگر باید یک رابطهی توأم با حسن نیت را با کودک شروع کند.
مشکلات معمول در بازیدرمانی
بازی درمانگر باید همیشه در اتاق بازی خلاق باشد و جریان بازی را به نحو هیجانانگیزی هدایت کند.
ممکن است در طول جلسهی بازی درمانی مشکلاتی از قبیل سکوت کودک؛ وابستگی کودک به یک شی یا اسباب بازی؛ یا عدم تمایل کودک به ترک اتاق بازی و بسیاری موارد دیگر وجود داشته باشد؛ برای حل این مشکلات درمانگر باید به صورت کلامی یا غیر کلامی و البته با مهربانی این احساس را به کودک بدهد که او را درک میکند و احساسات کودک را با نهایت اهمیت و جدیت پاسخ میدهد.
یک درمانگر خرفهای با وجود تمام مشکلاتی که ممکن است در اتاق بازی برایش پیش بیاید؛ از قبل پاسخهای احتمالی برای جلب توجه کودک دارد و بر اساس آن عمل میکند.
زمان جلسات بازی درمانی
زمان جلسات بازی درمانی بین به صورت نرمال بین ۳۰ تا ۴۵ دقیقه است؛ که درمانگر در طول این مدت باید با توجه به اهمیت نیازهای کودک زمان را تنظیم کند.
وقتی کودکی که درگیر بحران است برای بازی درمانی ارجاع داده میشود؛ در دو هفتهی اول باید هر هفته چهار یا پنج جلسهی درمانی برای او برنامهریزی شود.
برنامهریزی جلسات به صورت سنتی در هر هفته فقط یک جلسه برگزار میشود. که این برای کودکی که تازه بازی درمانی را شروع کردهاست؛ یک زمان تمام نشدنی( انتظار برای جلسهی بعدی) است.
منظور از بازی درمانی کوتاهمدت؛ برگزاری ۱۰ تا ۱۲ جلسه یا کمتر از آن برای کودکانی که نیازمند بازی درمانی هستند؛ میباشد.
کاربرد بازی درمانی در اختلالات دروهی کودکی
اوتیسم
کودکان مبتلا به اوتیسم میل دارند که جریان بازی و ارتباط با درمانگر را در اختیلر خود داشته باشند.
همچنین آنان هنگام استفاده از اسباببازیهایی مثل عروسکهای قابل کنترول( عروسک خیمهشب بازی؛ عروسکهای دستکشی) احساس راحتی بیشتری دارند؛ و ارتباط بهتری با درمانگر برقرار میکنند.
کودک مبتلا به اوتیسم گاهی به عنوان شخصی کخ محدودیتهای شدید گفتاری و نمادسازی دارد؛ و از مزایای بازی درمانی نمیتواند بهره بگیرد معرفی میشود. در هر حال کودک مبتلا به اوتیسمی که دارای سطح عملکرد بالاتری است؛ میتواند از شیوههای سنتی بازی درمانی بهره بگیرد. عملکرد هوشی این افراد گاهی بالاتر از افراد دیگری است که دارای اوتیسم گسترش یافته هستند.
میتوانید بازیهای مورد علاقهی کودکان اوتیسم را در اینجا ببینید.
کمبود توجه و بیشفعالی
اختلال نارسایی توجه یا بیش فعالی جمعیتی حدود ۱۰ الی ۲۰ درصد از کودکان مدرسه را مبتلا کرده است.( صمدی ۱۳۸۵)
این اختلال میتواند به تنهایی یا همراه باسایر اختلالات روی دهد. حتی وجود این اختلال به تنهایی نشاندهندهی این است که کودک نیاز به برنامهی مداخلهای خاصی دارد.
تحقیقات نشان داده است که کودکان بیش فعالی که جلسات بازی درمانی را دنبال کردهاند رفتارهای خشونتآمیز کمتری از خود نشان دادند و بهبودی از لحاظ روانی در آنها مشاهده شد.
لالی انتخابی
رابطهی درمانی برای کودکی که دچار لالیانتخابی است باید مبتنی بر رابطهی کلامی باشد که کودک با آن احساس راحتی کند؛ اگر درمانگر صرفاً از ارتباط کلامی استفاده کند و ارتباطهای غیر کلامی را مورد بیتوجهی قرار دهد؛ در ایجاد ارتباط مؤثر با کودک مبتلا به لالی انتخابی شکست خواهد خورد.
کودکی که دچار لالی انتخابی است به محیطی نیاز دارد که در آن بتواند احساس راحتی کند و ضوابط را خودش بدون استفاده از واژها تعیین کند و ارتباط رابرقرار کند.
شما میتوانید کتاب بازی درمانی دکتر سید علی صمدی را به صورت رایگان دانلود کنید.
منابع:
بازی درمانی ( گری ال. لندرث)
بازی درمانی؛نظریه ها و روشهای مداخله ( دکتر سید علی صمدی)
ترکیب بازی درمانی با رفتار درمانی شناختی ( آتنا دروز)
2 دیدگاه
نفیسه مجیدی
سلام مطالب ارزشمندی مطالعه کردم متشکرم.امیدوارم بتوانیم با روش های درست فرزندان سالم از نظر روحی وجسمی تربیت کنیم که رسالت هر پدر و مادری در درجه اول همین است.
taghanizeynab
سلام نفیسهی عزیز* من هم همینطور امیدوارم که والدین عزیز در راستای رسالت فرزندبروری گام بردارند. متشکرم