چطور اوتیسم را درک کنیم؟

چطور کودکان اوتیسم و خانواده‌هایشان را درک کنیم؟

ما به عنوان افراد عادی جامعه باید چه برخوردی با کودکان اوتیسم داشته باشیم؟ یا شاید هم بپرسید چه کمکی می‌توانیم به آن‌ها بکنیم؟

برای پاسخ دادن به این سؤالات می‌توانید این مقاله را تا انتها بخوانید، تا به شما بگوییم ما چطور می‌توانیم کودکان اوتیسم را درک کنیم.

ما، یعنی همه‌ی ما آدم‌هایی که در کشوری، جامعه‌ای، شهری زندگی می‌کنیم و مشترکات زیادی مثل فرهنگ ملی داریم،  همه‌مان ( برای تأکید بیشتر) باید حداقل یک شناخت جزئی از اختلال اوتیسم داشته باشیم.

مثلاً باید بدانیم که انتظار کشیدن و ماندن در صف برای کودکان و گاهی بزرگسالان اوتیسم دردناک و عذاب آور است. و باید بدانیم که این یکی از هزار مشکلی است که کودکان، نوجوانان و بزرگسالان اوتیسم با آن مواجه هستند.

حضور افراد اوتیسم در متن جامعه

چند سال پیش در شهر من ( مشهد ) صحبت از این بود که در جایی نزدیک شهر، یک شهرک مجهز و ایمن برای افراد اوتیسم ساخته شود و افراد اوتیسم به همراه خانواده‌هایشان در آن شهرک ساکن شوند تا هم خودشان و هم خانواده‌هایشان آسیب کمتری ببیند.

این نظریه علی‌رغم این‌که بسیار دلسورانه و خیرخواهانه بود، به سرعت رد شد. چرا؟ صبر کنید، همین الان پاسخ این سؤال را برایتان خواهم آورد.

به دلیل این‌که ما نمی‌توانیم از حضور افراد اوتیسم در جامعه جلوگیری کنیم، بلکه باید به آن‌ها آموزش دهیم که چطور خودشان را با تغییرات جامعه سازگار کنند و مراقبت کردن از خودشان، تحصیل کردن، شاغل شدن و … را بیاموزند.

از طرف دیگر هر سال به جمع مبتلایان به اوتیسم در کشور ما و در هر نقطه‌ای از جهان افزوده می‌شود، پس ما نمی‌توانیم از حضور آن‌ها در متن جامعه جلوگیری کنیم.

 بلکه باید با آگاه سازی اجتماعی فقط سعی کنیم آن‌ها را درک کنیم، آن‌ها چیز زیادی از ما نمی‌خواهند.

اگر شما شهروند دغدغه‌مند و مسؤلیت پذیری باشید که قطعاً همین‌طور است ( وگرنه این‌جا چه کار می‌کردید، در میان مطالبی که می‌خواهد کمکتان کند تا اوتیسم را بهتر بشناسید. ) حتماً می‌پرسید خب حالا چطور می‌شود کودکان و بزرگسالان اوتیسم و خانواده‌هایشان را درک کرد؟

اگر نرون‌های آیینه‌ای ( چیزی که در مغز باعث ایجاد همدلی و حس مشترک می‌شود، که در اوتیسم نقص دارد ) مغزتان در کمال سلامتی دارد به فعالیت خودش ادامه می‌دهد، خواهش می‌کنم پیشنهاد من را بپذیرید و همین الان چشم‌هایتان را ببندید( می‌توانید وقتی این مقاله را خواندید این کار را بکنید ) و تصور کنید یک نفر از اعضای خانواده‌تان ( فرزند”خواهر یا برادرتان ) مبتلا به اوتیسم است.

الگوهای انعطاف ناپذیر ذهنی دارد، عاشق تکرار، تکرار و باز هم تکرار است، با کوچکترین تغییراتی که برایش اتفاق می‌افتد دچار وحشت و آشفتگی می‌شود، گاهی به دلایلی نامعلوم می‌خندد و گریه می‌کند و صدها نشانه‌ی دیگر که از فردی به فرد دیگر متفاوت است.

فکر کنید که نمی‌توانید به راحتی با او در مکان‌های عمومی حاضر شوید و حتی باید از خیلی از مهمانی‌های خانوادگی هم چشم بپوشید، برای آموزش دادن او وقت و هزینه‌ی زیادی باید بپردازید، باید مدام در حال آموزش دیدن و آموزش دادن به او باشید، و تمام مسؤلیت‌های یک کودک اوتیسم را اضافه کنید به کارهای شخصی و روزمره و مسؤلیتی که در قبال خانواده‌تان دارید، چه اتفاقی می‌افتد؟

 اگر جای چنین فردی باشید دوست دارید دیگران چه برخوردی با شما داشته باشند، توقع‌تان از دیگران چیست؟

می‌توانید چند مورد را نام ببرید؟

اگر من خودم را به جای یکی از اعضای خانواده‌ای که فرد اوتیسمی را در خود دارند می‌بودم حتماً می‌خواستم

 

۱ – برای همیشه از شر نگاه خیره‌ی دیگران خلاص شوم‌

۲ – همه بدانند که اوتیسم باید از حقوقی برخوردار باشد که همه‌ی افراد هم از آن برخوردارند.

۳ – بچه‌های اوتیسم مثل همه‌ی بچه‌های دنیا نیاز دارند که دوستانی داشته باشند، پس فرزند خودم را از رفاقت و دوستی با آن‌ها منع نمی‌کردم.

 

۴ – درک می‌کردم که یک فرد اوتیسم را می‌توان فقط مثل یک کودک در نظر گرفت، که گاهی نمی‌تواند خودش را با صفاتی بالغانه تعریف کند، پس توقع دارم که دیگران سطح توقعشان را از او کاهش دهند.

۵ – توقع نداشتم که تمام جامعه روانشناس باشند ولی دوست داشتم که همه نشانه‌های اوتیسم را بدانند همانطور که نشانه‌های سرماخوردگی را می‌دانند.

اگر می‌خواهید بدانید اختلال اوتیسم چه نشانه‌هایی دارد اینجا را مطالعه کنید.

۶ – دوست داشتم فرزندم در مدرسه‌ی مخصوص خودش، با معماری که او را اذیت نکند و گریز حسی را برایش به وجود نیاورد، تحت نظر افراد دوره دیده و متخصص تحصیل کند.

 

۷ – دلم می‌خواست برای همیشه از شر این سؤال مسخره خلاص می‌شدم که مشکل از شما بوده یا همسرتان که فرزندتان مبتلا به اوتیسم شده؟

۸ – می‌خواستم شرکت‌های بیمه، بار سنگین و طاقت‌فرسای هزینه‌های آموزشی و درمای را برای من و خانواده‌ام، حداقل کمی کاهش بدهند.

۹ – می‌خواستم دیگرا بدانند مقصر دانستن من یا هر یک از اعضای خاواده‌ام دردی را از ما دوا نمی‌کند فقط بر طرز برخورد آن‌ها با ما اثر می‌گذارد.

۱۰ – می‌خواستم قضاوت زودهنگام در مورد من و فرزندم در بین دیگران از بین برود، مانند وقتی که کودکم در فروشگاهی مضطرب می‌شود و قشقرق به راه می‌اندازد و همیشه دیگرانی هستند که گمان کند که من آزاری به فرزندم رسانده‌ام که او اینگونه بی‌قرار است.

 انگیزه‌های رفتاری در اوتیسم

دوستان، خانواده، اطرافیان و جامعه‌ای که یک فرد اوتیسم را در درون خود جای داده است باید بدانند که هر کدام از رفتارهای او انگیزه‌ای را در خود پنهان دارد، انگیزه‌ای که آزار و اذیت دیگران را شامل نمی‌شود.

برای اینکه بیشتر از انگیزه‌های رفتاری اوتیسم بدانید اینجا را بخوانید.

بدون شناخت یک این انگیزه‌ها و خواستگاهی که یک رفتار خاص از آن سرچشمه می‌گیرد، نمی‌توان نیاز یک کودک یا بزرگسال مبتلا به اوتیسم را درک کرد و به او برای رفع نیازش کمک کرد.

این یک باور نادرست است که کودکان و بزرگسالان اوتیسم نیازی به محبت کرد ندارند و به دیگران محبت نمی‌کنند، بلکه افراد اوتیسم به دلیل تحریکات حسی متفاوتی که درک می‌کنند، ممکن است در براز محبت و عاطفه برای آن‌ها اشکالاتی به وجود بیاید، اما اگر قادر به درک آن‌ها باشید می‌تواید داد و ستد عاطفی مطلوبی با آن‌ها داشته باشید.

به یاد داشته باشید که در برخورد با افراد اوتیسم تشویق و حمایت و تقویت یک رفتار درست بسیار بیشتر از تنبیه و محروم شدن نتیجه‌بخش خواهد بود.

 

بزرگ کردن دختر یا پسر مبتلا به اختلالات طیف اوتیسم، کار آدم‌های بی دل و جرئت نیست!

بزرگ کرن، پروریدن و آموزش دادن کودک اوتیسم و از بعضی از پدرها و مادرها زن‌ها و مردهای با دل و جرئتی می‌سازد که زل می‌زنند توی چشم‌های مشکل، هم‌قدم می‌شوند با ولواپسی و هم نوا با زجه‌ها و ناله‌های قلبشان در مسیر پر چالش رشد فرزندشان پیش می‌روند، آنقدر می‌روند تا به جایی برسند که وقتی به مسیر پشت سر نگاه می‌کنند بینند که تلاش برای رشد فرزندشان بیش از او موجب رشد خودشان شده‌است، آن‌ها زن‌ها و مردهای بادل و جرئتی هستند.

 

کودکان اوتیسم در تماس چشمی ضعیف یا ناتوان هستند و همین موضوع گاهی باعث می‌شود که از برقراری ارتباط با دیگران گریزا باشند و به درون خود عقب نشینی کنند، اما این هرگز به آن معنا نیست که آن‌ها تمایلی به برقراری ارتباط ندارند.

نباید اجازه بدهیم که ناتوانی کودک اوتیسم در برقراری ارتباط یا شکل متفاوت ارتباط گیری او باعث جریحه دار شدن احساسات ما شود، ما باید در ارتباط با او انعطاف‌پذیر باشیم و دست از عشق ورزیدن به او برنداریم.

6 دیدگاه دربارهٔ «چطور اوتیسم را درک کنیم؟»

  1. خانم تقانی عزیز، از مطلب مفید شما استفاده کردم.
    کاش در رابطه با کودکان اوتیسم و غربالگری آنان، خدمات و مشاوره بیشتری در مراکز پایش رشد انجام و اطلاعات و مشاوره ارزنده تری به خانواده هایشان ارائه شود.
    به نظر می رسد زمان تشخیص این اختلال بسیار حائز اهمیت است و در روند درمان و بهبود شرایط زندگی بسیار موثر است‌.
    امیدوارم روشنگری دوستانی چون شما به حل مشکلات این عزیزان یاری رساند .

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیمایش به بالا