آن سوی اوتیسم
توی این مقاله میخواهم کتاب آن سوی اوتیسم، نوشتهی خانم صدیقه فراهانی را معرفی کنم و خلاصهای از کتاب را هم در اختیارتان بگذارم.
آن سوی اوتیسم، اسم کتابی بود که دربارهاش شنیده بودم و تصمیم جدی برای خریدش داشتم، معمولاً وقتی به کتابفروشی میروم و میخواهم کتاب بخرم وسوسه میشوم تمام کتابهای آن کتابفروشی را بخرم و با خود به خانه ببرم، ولی این ماجرا نشدنی است. همهی ما به خاطر ماجراهای نشدنی زندگیمان مجبور هستیم انتخاب کنیم.
انتخاب من در مورد کتابهای تخصصی مثل کتاب آن سوی اوتیسم، این بود که این کتابها را در کتابخانه بخوانم و همیشه هم خودم را این جمله گول میزدم که خواندن کتابهای تخصصی سکوت و تمرکز میطلبد و آنها هم که به وفور در کتابخانهها یافت میشود.
تا اینکه یک ویروس منحوس تصمیم گرفت کار همهمان را به قرنطینه بکشاند. به خاطر سرعت انتشار ویروس کرونا همه جا تعطیل شد و کتابخانهها هم.
قرنطینه برای خیلیهایمان خیلی چیزها داشت، مثلاً من فهمیدم برای مطالعهی کتابهایی که در حوزهی کاری من هستند باید برنامهی روزانه داشته باشم و هزینه کنم، تا قرنطینه و ویروس کرونا نتواند متوقفم کند، تعلل نکردم به کتابفروشی رفتم و سراغ کتاب آن سوی اوتیسم را گرفتم، پیدایش کردم، از توی قفسه برداشتمش، هزینه را پرداختم و از آن روز این کتاب یکی از دوستان بیزبان من است،( گوید سخن فراوان، با آن که بی زبان است)
حالا میخواهم خلاصهای از آن را تقدیم شما کنم. این شما و این آن سوی اوتیسم.
کتاب آن سوی اوتیسم در دو فصل گردآوری شده،
فصل اول: شناخت تئوری ذهن
فصل دوم: تمرینات تئوری ذهن
در هر کدام از این فصلها مطالبی عنوان شده که به ما کمک میکند، اوتیسم را بهتر بشناسیم، زیرا تئوری ذهن از اصلیترین مسائل اختلالات طیف اوتیسم شناخته میشود.
با مطالعهی خلاصهای از کتاب آن سوی اوتیسم میتوانید بفهمید که تئوری ذهن چیست، عدم وجود آن در کودکان و بزرگسالان اوتیسم چه مشکلاتی به همراه دارد، و اینکه چه تمریناتی برای تئوری ذهن مفید فایده است.
این مقاله قرار است در طول ۱۰ روز کامل شود، طی این ۱۰ روز هر روز مقداری از مطالب را در اختیارتان قرار خواهم داد تا بتوانید به راحتی آن را بخوانید و به خاطر بسپارید.
اوتیسم اختلالی است با نقص در سه حوزه
۱ – ارتباط
۲ – تعامل اجتماعی
۳ – انعطاف پذیری رفتاری
از وقتی که اوتیسم شناخته شد و مشکلات متعدد آن مطرح شد، نظریههای مختلفی برای توضیح و تبیین آن به وجود آمد.
نظریهی تئوری ذهن نظریهای است که برای تبیین نقائص اجتماعی افراد مبتلا به اوتیسم مطرح شده است.
این نظریه میگوید که علت مشکلات افراد دارای اوتیسم نقص در تئوری ذهن است، یعنی افراد دارای اوتیسم درجاتی از کورذهنی را تجربه میکنند و نمیتوانند افکار و احساسات طرف مقابل را تشخیص بدهند.
تئوری دهن چیست؟
تئوری ذهن توانایی خودکار و ناخودآگاه برای نسبت دادن حالات ذهنی به خود و دیگری، برای پیشبینی و تبیین رفتار است.
به عبارتی تئوری ذهن توانایی است که به موجب آن شما میتوانید خود را به جای دیگری بگذارید و تصور کردن افکار و احساسات اوست.
وقتی ما ذهنخوانی میکنیم، نه تنها معنای رفتارهای دیگران را میفهمیم ( مثلاً چرا به ساعتش نگاه میکند ) بلکه میتوانیم یک نگاه کلی به حالات ذهنی او داشته باشیم، ( مثلاً اینکه دیرش شده و قصد رفتن دارد )، پس میتوانیم رفتار بعدی او را پیشبینی کنیم و مطابق آن رفتار خود را تنظیم کنیم ( مثلاً اگر در حال صحبت هستیم، صحبتمان را کوتاه یا قطع کنیم ).
بنابراین نقص در تئوری ذهن برای افراد مبتلا به اوتیسم به این معنی است که گاهی رفتارهای دیگران برای افراد اوتیسم قابل پیشبینی نیست و همین باعث میشود این رفتارها گیج کننده و حتی ترسناک باشد.
تئوری ذهن قانون همه یا هیچ نیست، بلکه مهارتی است که در طول زندگی ساخته میشود و رشد می کند.
تئوری ذهن از مهارت های بسیار ساده و زیربنایی شروع میشود تا به ادراکات بسیار پیچیده و دشوار می رسد.
به مثالی که در کتاب آن سوی اوتیسم آورده شده دقت کنید،
اگر من سوئچ ماشین را بردارم، بیرون برم و بعد از بازگشت آن را سر جای همیشگیاش نگذارم، وقتی همسرم قصد بیرون رفتن با ماشین را داشته باشد، من به او می گویم راشتی سوئیچ در جیب من است. اینجا من از توانایی تئوری ذهن خود استفاده کردم، چون می توانم پی ببرم که او به اشتباه فکر می کند سوئیچ روی جا کلیدی است و می توانم رفتار او را پیش بینی کنم که برای برداشتن آن سراغ جاکلیدی میرود.
داشتن توانایی ذهنخوانی ما را برای زندگی اجتماعی آماده میکند، شاید اگر ما انسان ها مثل اجدادمان در غارها زندگی میکردیم و نیازی به ارتباط با دیگران نداشتیم یا اگر زندگی انفرادی داشتیم، نقص در تئوری ذهن زیاد به چشم نمیآمد و مشکلی را برای ما به وجود نمیآورد، اما ما ناگزیر به ارتباط با دیگران هستیم.
در کتاب آن سوی اوتیسم به پنج مورد از مشکلات فردی و اجتماعی که در نتیجهی نقص در تئوری ذهن به وجود میآورد، عنوان شده است که به آن ها اشاره میکنم.
۱ – نقص در فهم اذهان دیگران
فهم اینکه دیگران حالات ذهنی متفاوتی از ما دارند، توانایی است که در افراد دارای اوتیسم ضعیف است و دیر رشد می کند. کودکان دارای اوتیسم در مورد دانسته هایشان ب ما صحبت نمیکنند، شاید یک دلیلش این باشد که نیاز به توضیح را حس نمیکنند چون فکر میکنند که مطالبی را که آن ها در موردش میدانند ما هم میدانیم.
۲ – ضعف در پیشبینی رفتار دیگران
اگر از نیات و مقاصد دیگران اطلاع درستی نداشته باشیم، نمیتوانیم روابط خود با آنها را تنظیم کنیم و چه بسا خطرات جدی ما را تهدید کند. این توانایی میتواند از پیشبینی رفتارهای خیلی ساده شروع شود و تا رفتارهای بسیار پیچیده ادامه داشته باشد که متأ سفانه افراد دارای اوتیسم در این زمینه هم نقص دارند.
۳ – عدم فهم شوخی، استعاره و کنایه
گفتن لطیفه و استعاره و کنایه از هنرها و مهارتهای اجتماعی بشر است. فهم این مهارتها و ظرایفی که در سخن گفتن وجود دارد، مستلزم دو سطح از درک و شناخت است.
اول درک معنای ظاهری و لغوی کلمات که در نیمکرهی چپ مغز صورت میگیرد، و دوم درک نیت گوینده و تفسیر متن که در لوب پیشانی راست مغز صورت میگیرد.
در این قسمت مغز افراد اوتیسم متأسفانه ارتباط لازم برای درک معنای ظاهری و درک نیت گوینده صورت نمیگیرد. مثلاً اگر به افراد اوتیسم بگویید ( سرم رفت ) فکر میکنند سرتان از بدن جدا شده و رفته است، یا وقتی میگویید ( زبانت را گاز بگیر ) فکر میکنند واقعاً باید زبانشان را گاز بگیرند.
۴ – ضعف در درک دروغ و فریب
از آنجا که دروغ گفتن مستلزم شناخت اذهان دیگران و توانایی تغییر ذهن دیگران از واقعیت به دروغ است، افراد اوتیسم نمیتوانند دروغ بگویند و یا دروغگوهای خوبی نیستند و گاهی به راحتی میتوان آنها را فریب داد که این موضوع توانایی موفقیت آنها را در کارهای اجتماعی کم میکنند.
۵ – نقص در فهم زبان بدن
زبان بدن مجموعه رفتارهای غیر کلامی است که احساسات درونی فرد را نشان میدهد مثل شادی، غم، عشق و نفرت
بیشتر معانی که ما از طریق زبان منتقل میکنیم، از طریق کلمات نیست بلکه از طریق اشارات، تن صدا، ژستهای مختلف و حالات صورت است.
افراد اوتیسم در فهم و انجام زبان بدن ضعف دارند، به خصوص چون تماس چشمی ضعیفی دارند متوجه نشانههای ارتباطی نمیشوند. تون صدا هم نمونهای از زبان بدن است که برای افراد عادی معنا دارد، اما گاهی برای افراد مبتلا به اوتیسم نامفهوم و گیج کننده است.
رابطهی زبان و تئوری ذهن
تحقیقات نشان میدهد که رابطهی عمیقی بین رشد زبان و تئوری ذهن وجود دارد، چه در افراد عادی و چه در افراد مبتلا به اوتیسم.
هنوز به وضوح مشخص نشده که کدام جنبه از زبان روی کدام جنبه از تئوری ذهن اثرگذار است و برعکس، اما به طور کلی میتوان گفت که همتنطور که کودکان در مهارتهای زبان رشد میکنند، توانایی آنها در تئوری ذهن هم قویتر میشود، چون میتوانند در گفتو گوها شرکت کنند و همین تجربه باعث میشود مفاهیم و حالات ذهنی را بهتر درک کنند و درک بهتر مفاهیم ذهنی هم روی رشد مهارتهای زبانی مؤثر است.
با این حال رشد سطوحی از تئوری ذهن وابسته به زبان نیست. در بعضی تحقیقات که روی بچههای ناشنوا و بچههای دارای اوتیسم انجام شده، کودکان ناشنوا در مواردی مثل باور غلط از کودکان اوتیسم موفقتر بودند.
در آن سوی اوتیسم میخوانیم که نمیتوان گفت تئوری ذهن در مقطعی از زندگی رشد میکند و از آن سن به بعد فرد دارای تئوری ذهن است.
رشد تئوری ذهن در افراد مختلف متفاوت است. اما گفته میشود که تا ۳-۴ سالگی بیشتر اجزاء تئوری ذهن رشد میکند.
کودکان عادی میتوانند در ۵ ماهگی اشکال مختلف صورت افراد را متوجه شوند و با استفاده از نشانههای صورت دیگران میتوانند رفتار خود را تنظیم کنند، توانایی کودکان در این زمینه به تدریج پیچیدهتر میشود تا جایی که میتوانند از نشانههای ظاهری فرد به افکار و تصورات و خواستههای او پی ببرند.
اما افراد طیف اوتیسم برای یادگیری موانع بسیاری دارند و کمتر به طور خودآگاه از محیط پیرامون خود میآموزند، این کودکان به صورت دیگران بیتوجهند و معمولاً از نگاه خیرهی دیگران متوجه چیزی نمیشوند. این افراد معمولاً از دیگران به عنوان وسیلهای برای رسیدن به خواستههایشان استفاده میکنند، مثلاً دست دیگران را میگیرند و از آنها میخواهند کاری را برایشان انجام دهند.
نظریهی همدلانه-نظامند
یکی دیگر از نظریات شناختی اوتیسم، نظریهی همدلانه-نظامند است. این نظریه به طور خلاصه در کتاب آن سوی اوتیسم اینگونه توصیف میشود: افراد طیف اوتیسم در همدلی تأخیر و نقص دارند اما در عین حال در نظامندی بی نقص و حتی ماهر هستند.
همدلی عبارتست از؛ درک احساسات و افکار دیگران و ارائهی پاسخ مناسب به آن.
نظامندی عبارتست از؛ استعداد ویژه و علاقهی خاص به ساختار سیستم و توانایی کنترول و پیش بینی رفتار آن سیستم.
یک سیستم نظامند و قائدهمند است و اتفاقات و تغییرات آن طبق الگوی خاصی است، به همین دلیل قابل اعتماد و پیشبینی پذیر است.
چند مورد از نمونههای سیستم عبارتند از: سیستم مکانیکی مثل دستگاه ضبط ویدیو، سیستم شمارشی مثل تابلوی اعلام پروازها در فرودگاه، سیستم طبیعی مثل الگوی جزر و مد دریا، سیستم انتزاعی مثل قواعد صرف و نحو، سیستم حرکتی مثل پرش روی ترامپولین یا چرخش لباسشویی.
نظریهی ضعف در کارکرد اجرایی
کارکرد اجرایی اصطلاحی است که به مجموعهای از توانایی های پایه اطلاق میشود.
مهارتهایی مثل:
۱ – سازماندهی؛ توانایی انجام مجموعهی کارها در یک زمان مشخص.
۲ – کنترول محرکها و تکانهها؛ توانایی شروع و توقف کارها و قابلیت به تأخیر انداختن کارها یا مقاومت در برابر تکانههای مزاحم.
۳ – حافظهی فعال؛ نگهداشتن اطلاعات در ذهن و استفادهی به جا از آنها.
۴ – کنترول احساس: توانایی نگه داشتن یک قاعده در ذهن، پاسخ دادن طبق این قاعده و مانع از ارائهی پاسخهای شدید شدن.
۵ – کنترول حرکتی؛ این مشکل علل مختلف فیزیکی و عصبی دارد که یک نوع آن به مشکلات عملکرد اجرایی مربوط است.
۶ – آغازگری؛ توانایی آغاز یک فعالیت است، معمولاً افراد اوتیسم برای شروع کارها متکی به دیگران هستند.
۷ – استمرار کار و ماندن روی یک تکلیف؛ توانایی انجام یک تکلیف در یک زمان قابل قبول( تمرکز)
۸ – انعطاف پذیری؛ توانایی رفتن از یک وضعیت به وضعیت دیگر و پذیرش موقعیتهای تغییر پذیر.
۹ – حضور ذهن؛ توانایی تشیخیص یک شی بین اشیای دیگر
۱۰ – خلاقیت؛ طراحی رفتارهای آینده هنگام مواجهه با رفتارهای جدید و قدرت پیشبینی نتایج.
نظریهی آیینهی شکسته
محققان معتقدند رابطهای بین اوتیسم سلولهای تازه کشف شدهی مغز که نرونهای آیینهای نامیده میشود وجود دارد.
نرونهای آیینهای در توانایی همدلی و درک مقاصد دیگران نقش دارند. و نقص در کارکرد این نرونها باعث بروز بعضی از علائم اوتیسم میشود.
نرونهای آیینهای چیست؟
وقتی با دیدن چهرهی غمگین کسی چهرهی شما در هم میشود، یا با دیدن خندهی کسی چهرهتان خندان میشود، یا با دیدن یک فیلم احساسی به شدت تحت تأثیر قرار میگیرید و با بازیگران فیلم هم حس میشوید، نرونهای آیینهای در مغز شما فعال شده است.
وقتی انسان درد کشیدن فرد دیگری را میبیند این سلولها تحریک میشوند و درد را برای او مشابهسازی میکنند، و انسان میتواند فردی را درک و با او همدلی کند.
کارکرد نرونهای آیینهای در مغز افراد اوتیسم متفاوت است.
چه تمرینهایی برای تئوری ذهن مناسب و مفید است؟
۱ – استفاده از کارتهای تصاویر و داستانهای تصویری
۲ – تمرین در مقابل آیینه ( شناخت حالات صورت مثل خنده، گریه و…)
۳ – اجرای نمایش ( شناسایی بهتر حالات ذهنی )
۴ – آموزش تقلید و بازیهای تقلیدی
۵ – آموزش فریب ( گل یا پوچ )
آموزشهای بیشتر و پیچیدهتری هم در زمینهی تئوری ذهن وجود دارد که هر کدام از آنها پیشنیازهایی دارد که باید با کمک یک نفر که در این زمینه آموزش دیده و متخصص محسوب میشود، آنها را انجام دهید.
10 دیدگاه دربارهٔ «آن سوی اوتیسم»
سلام زینب جان
مطالبتان خیلی آموزنده و جامع بود . فقط جای یکی بین مطالب خالی بود .
سلام فاطمه جان ممنونم از لطف شما. اگر بفرمایید که جای چه مطلبی خالی هست حتما به غنی شدن مطلب کمک میکنید.
دغدغه کودکان اوتیسم و آشنایی با فضایی که در جامعه دارند نه تنها به خانواده خایی که با این موضوع مرتبط هستند بلکه برای عموم جامعه هم مفید است .
برای زندگی بهتر و جامعه ای یک دست تر شناخت داشتن از کسانی که متفاوت از دیگران رفتار می کنند الزامی است.
کاملا درسته شناخت افرادی که تفاوتهایی با ما دارند لطف بزرگی در حق اونها و البته خودمون هست.
از توجه شما متشکرم
سلام
من اطلاعاتم در مورد اوتیسم محدوده است، میشه روند این بیماری رو کنترل و یا کند کرد؟
سلام معصومه جان
برای اوتیسم درمان قطعی وجود نداره ولی میشه دامنهی اختلال رو کنترول کرد.
سلام زینب جان.
خدا قوت
چه موضوع خوبی رو انتخاب کردی. فکر میکنم جزو مسائلی است که همه باید راجع بهش بدونیم، حتی اگر مستقیما با آنها در ارتباط نیستیم.
موفق باشی
درسته زهرا جان ما باید اطلاعاتمون رو دربارهی اختلال اوتیسم بالا ببریم.
خسته نباشید
دنیای کودکان اوتیسم ناشناخته است ولی این وظیفه ماست که برای درک این دنیا کوشش کنیم .
ممنون از شما که چراغی را در ذهن مان روشن کردید
متشکرم سارای عزیز