شاعرانه‌های یک مادر

داشتم یک نسخه از فصلنامه‌ی انجمن اوتیسم ایران را می‌خواندم که شعر یک مادر توجهم را جلب کرد.

شاید شما هم بعد از خواندن آن شعر همان احساسی را تجربه کنید که من کردم، مخصوصاً بعد از خواندن این مصرع:

افسون این جهان است آنچه به ما گذشته….

در اینجا شعری از یک مادر را خواهید خواند

مادری که فرزندش مبتلا به اوتیسم است. این مادر شعرش را به فرزند دارای اوتیسمش تقدیم کرده است.

 

در پشت آن دو چشمت، چشمان یک فرشته

عاشق تویی یامن، در سرنوشت نوشته

از وقتی آمدی تو من محو آن نگاهت

لبخند تو چه کرده در این دلم چه کشته

تو آمدی برایم، یا من شدم برایت

افسون این جهان است آنچه به ما گذشته

آرام من تو هستی، آرامش تو هستم

کی اینچنین پر لطف جان تو را سرشته؟

خاموش رو به رویم فارغ ز هر کلامی

کی مهر تو شیرین، بر جان من نشسته

دنیای تو چه پاک است، این در رخت عیان است

قانون و نظم عالم با چون تویی شکسته ست.

 

شعر از زهرا سادات رضوی

مادر مبینا یعقوبی دختر طیف اوتیسم

 

 

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیمایش به بالا